مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
مسافرم كه به دل شوق يك حرم دارم هـوائـيـم كه هــوای تو در سـرم دارم هميشه عكس تو را از زمان كـودكـيم ضـريـح ديـده و در قـاب بـاورم دارم عنايتی ست كه در عشق هشت می گيرم قـبول فـاطمه ام گرچه نـمـره كـم دارم ميان صحن و سرايت بهشت می بيـنم ميان صحن و سرايت قدم قدم دارم ... كنار حضرت جبـرئيل راه می روم و نگـاه خـيـس بـه آن سـفـرۀ كـرم دارم به جرعه ای ز شراب حرم خرابم كن كه من هـمـيـشه غـلام تو و عـلـمدارم دلم گره به ضريح تو خورده محكم كن بسـاط كـرب و بـلای مـرا فـراهـم كن دليـل مـعـجـزۀ كـار صد مـسـيـحـا تو تـمـامـِی بـركـت هـای كـشــور مـا تـو كـويــر هـسـتـم و در آرزوی بـارانـم بـبـار ابـر كـرم ای هـمـيـشـه دريـا تو هميشه خـاك قـدمـهـای تو شدن با من هـمـيـشه با نـظری زر نمودنش با تو مرا بيا و چو آهوی خود ضمانت كن امـام عـشـقـی و مــأوای بی نــواها تو به لقـمـۀ كمی از سـفـره اكـتـفـا كردم كـنار سـفـرۀ مهـمان پذيرت اما تو ... غذای حضرتيت را به دست من دادی ادامــۀ بــركـت هــای دوش مــولا تـو ادامـۀ بـركت هـای كـيـسـه های عـلـی به دست توست نظر كن به اين گدای علی |